نظام سرمایهداری که در دنیای امروز به عنوان مدلی موفق مطرح میشود، نظامی بیرحم بوده که انسانیت را کشته است. فشارهای این نظام بر قشر ضعیف جامعه، خشم جوکرها را برمیانگیزد. خشم جوکرها از جامعه به سرعت به گروههای حاشیهنشین هدایت میشود. در این فیلم به خوبی، افراد شرور واقعی نشان داده میشوند. زمانی که«توماس وین» ثروتمندترین فرد شهر، فقرا را تحقیر و آنها را دلقک مینامد، معترضین با ماسکهای نماد دلقک، آماده شورش میشوند.
شورشِ جوکر علیه نظام سرمایهداری
«کمتر از دو دهه پس از آغاز قرن بیستویکم، روشن است که سرمایهداری بهمثابه نظامی اجتماعی شکست خورده است. جهان در منجلاب رکود اقتصادی، مالیگرایی و شدیدترین نابرابری در تاریخ بشر، همراه با بیکاری و اشتغال ناکافی جمعی، بیثباتی، فقر، گرسنگی، اتلاف محصولات و جانها، و آنچه که در این برهه تنها میتوان «مارپیچ مرگ» زیستمحیطی سیاره نامید فرو رفته است. نهادهای لیبرال دموکراسی در نقطه فروپاشی قرار دارند. نشانههای این شکست سرمایهداری را در همهجا میتوان دید». این عباراتی است که "جان بلامی فاستر" استاد آمریکایی و نویسنده کتاب "بحران بزرگ مالی" در مورد نظام سرمایهداری نوشته است. مجله آمریکایی "مانستلی ریویو" نیز اعلام کرده، نظام غیرضروری و مخرب سرمایهداری شکست خورده است. رومه گاردین نیز تاکید کرده که اقتصاد سرمایهداری و بازار آزاد با شکست مواجه شده است. در واقع نمایی که از نظام سرمایهداری از سوی برخی رسانههای غربی ترسیم میشود، نمایی شکست خورده است. برخی از فیلمهای هالیوود به خوبی واقعیت های درونی این نظام را منعکس می کنند.
فیلم "جوکر2019" به تهیه کنندگی و کارگردانی "تاد فلیپس" را میتوان آیینهای برای نشان دادن واقعیتهای درون نظام سرمایهداری دانست. داستان فیلم در سال۱۹۸۱ و شهر گاتهام سیتی(شهری خیالی در آمریکا) رخ میدهد و داستان زندگی کمدین شکست خوردهای به نام "آرتور فلک" را دنبال میکند که بعد از تجربههای تلخ متعدد وارد دنیای جرم و جنایت شده و با لقب "جوکر" به شهر بازمیگردد. شخصیت اصلی فیلم یعنی آرتور فلک با نام مستعار جوکر یک فرد رها شده توسط جامعه است، که به صورت مرتب از سوی همنوعان خود مورد رفتار خصمانه قرار میگیرد. وی که با مشکلات روانی درگیر است، به دلیل تهای ریاضتی دولت، مشاوره رایگان و جلسات پزشکی خود را از دست میدهد و سرانجام بدون هیچ شغل و ارتباط معنادار انسانی رها میشود. جوکر چیزی برای از دست دادن ندارد. آرتور فلک به تدریج شروع به تردید و شک در مورد تصمیم گیرندگان و مسئولان نظام سرمایهداری میکند. این شک در خشم و خشونت رخ می دهد.
جوکر در نهایت در تلویزیون اعلام میکند که از سیستمی تغذیه کرده که بهطور یکجانبه برای همه تصمیم میگیرد: چه چیزی درست و چه چیزی غلط است و چه چیزی خنده دار و چه چیزی خنده دار نیست. آرتور فلک درست زمانی که وضعیت موجودِ راکد، با آشوب و هرج و مرج جایگزین میشود، تبدیل به جوکر میشود. هنگامی که جمعیت زیادی از مردم، لباس دلقک پوشیده و نقاب دلقک زدهاند و در خیابانها شروع به خشونت و ویرانی میکنند.
برخی از منتقدان، فیلم جوکر را بدون پیام و یا الهام بخش تروریستها دانستهاند. اما این منتقدان چه فیلمی را تماشا کردهاند؟ آیا مطمئن هستند فیلمی که دیدهاند جوکر2019 است؟ جوکر بنابر گفته شخصیت اصلی فیلم؛ فیلمی درباره یک تنهایی روحی و روانی است و جامعهای که او را رها کرده و مانند یک آشغال با او رفتار میکند. شخصیت اصلی داستان مجبور است از مادر معلول خود در یک آپارتمان مراقبت کند و در این میان خدمات بهداشت روانی وی به دلیل کاهش بودجه قطع میشود.
جوکر به عنوان یک جنایتکار متولد نشده، بلکه سیستم سرمایهداری وی را تبدیل به جنایتکاری بیرحم میکند. جمعیت معترض علیه نظام سرمایهداری با زدن ماسکهای دلقک به قدرت جمعی خود پیبرده و با این نماد مشترک به دنبال رسیدن به اهداف خود هستند. در اینجا اشارهای غیرمستقیم به جنبش جلیقه زردها در فرانسه که علیه تهای ماکرون به خیابانها آمدهاند، نیز میشود و بیننده به سرعت این مشابهت سازی را انجام میدهد. در واقع جوکر بازتاب دهنده و منعکس کننده این است که با توجه به عمیقتر شدن بحرانهای اجتماعی در آمریکا، چگونه آگاهی به سرعت درحال تغییر است.
با وجود اینکه فیلم جوکر را در فضای دهه 1980 ساختهاند، اما این فیلم به راحتی قابل تعمیم به شرایط کنونی کشورهای غربی است. این فیلم استعارهای از اعتراضهای جمعی در سال 2016 انگلیس و آمریکا است که منجر به رای مردم انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا و روی کار آمدن ترامپِ پوپولیست در آمریکا شد. چند متغیر اقتصادی و فرهنگی به این مسئله کمک کرده است. یکی از این متغیرها تهای نئولیبرالی در 40 سال گذشته است، که بر اقتصاد کشورهای غربی حاکم بوده است. نئولیبرالیسم طرفدار کاهش مالیات، رقابت و بازار آزاد است، که این مسئله منجر به کاهش ارزشهای جامعه شده و در نهایت با کاهش مسئولیت دولت، مسئولیت بقا را برعهده افراد میگذارد. "استفان متکالف" کارشناس ارشد آمریکایی معتقد است که بازار آزاد، گروه بسیار کمی از برندگان و خیل عظیمی از بازندگان را ایجاد میکند و بازندگان به دنبال انتقام جویی هستند همانطور که در انگلیس به سمت برگزیت و در آمریکا به سمت ترامپ پوپولیست رفتند.
پس از سالهای بحران اقتصادی از سال 2008 به بعد، سالهای ریاضتی در کشورهای غربی به وجود آمد، که منجر به یک سرخوردگی بزرگ از تهای حاکم شد. در این جوامع تِ بقایِ اصلحترین و ثروتمندترین افراد منجر به ایجاد احساس حاشیه نشینی و نادیدهگرفتن از سوی بخش زیادی از مردم شد. جوکر 2019 تجسم خشم ناشی از این واقعیت است، که سرمایهداری برای همه بهطور یکسان کار نمیکند. جوکر مسیر گناه را در بین نخبگان ردیابی میکند و آیینه را به سمت جامعه بازمیگرداند تا همه این گناه را در بین ثروتمندان ببینند. جوکر آغازگر یک جنگ طبقاتی میشود
.
در واقع این فیلم در یک دنیای ساختگی معروف به شهر گاتهام ساخته شده است، اما دوران مدرن را نشان میدهد. توماس وین به عنوان شخصیت پولدار شهر که برای پست شهرداری کاندید شده و خود را خیرخواه مردم معرفی میکند، اما در واقع مردم فقیر را دلقک میداند، بسیار شبیه به دونالدترامپ و دیگر رهبران فاشیست نظام سرمایهداری در آمریکا است که تنها حامی طبقه ثروتمند جامعه هستند.
فیلم جوکر داستان یک بیمار روانی یا خودشیفته نیست. همچنین جوکر یک درام خشن و بی روح هم نیست. جوکر داستان یک فرد حساس است که توسط یک دنیای غیرانسانی به جنون کشیده میشود. این فیلم هشداری قوی به نظام سرمایهداری است که اگر به تهای خود ادامه دهد در انتها با "زور" مواجه خواهد شد. در واقع پیام این فیلم این است که اگر قانون رعایت نشود مردم در پایین هرم، سیستم را منفجر خواهند کرد. همانطور که "اسلاوی ژیژک" فیلسوف اسلوونیایی میگوید، جوکر، نماد بنبست غایی نظام سرمایهداری است؛ جامعهای که از خودتخریبی خویش به زانو درآمده است. جوکر روایت تلخی است از وضعیت انسانی که اتوپیای غرب و سرمایهداری(کاپیتالیسم) آن را وعده داده بود، ولی محقق نشد.
وبلاگ
درباره این سایت